کد مطلب:295225 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:116

فاطمه ی زهراء خیر کثیری که پیامبر عطا شد


«إنَّا اعطیناك الكوثر»، ما به تو كوثر (خیر و بركت فراوان) عطا كردیم.

«فصل لربك و انحر، اكنون كه چنین است برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی كن.

«ان شانئك هو الابتر، مسلما دشمن تو ابتر و بلا عقب (بدون نسل) است.»


در شان نزول این سوره می خوانیم: «عاص بن وائل» كه از سران مشركان بود، پیغمبر اكرم صلی اللَّه علیه و آله و سلم را به هنگام خارج شدن از مسجدالحرام ملاقات كرد، و مدتی با حضرت گفتگو نمود، گروهی از سران قریش در مسجد نشسته بودند و این منظره را از دور مشاهده كردند، هنگامی كه «عاص بن وائل» وارد مسجد شد به او گفتند: با كه صحبت می كردی؟ گفت: با این مرد «ابتر»!

این تعبیر را به خاطر این انتخاب كرد كه «عبداللَّه»، پسر پیغمبر اكرم صلی اللَّه علیه و آله و سلم از دنیا رفته بود، و عرب كسی را كه پسر نداشت «ابتر» (یعنی بلاعقب) می نامید. و لذا قریش این نام را بعد از فوت پسر پیامبر برای حضرت انتخاب كرده بود (سوره فوق نازل شد و پیغمبر اكرم صلی اللَّه علیه و آله و سلم را به نعمتهای بسیار و كوثر بشارت داد و دشمنان او را ابتر خواند).

توضیح اینكه، پیغمبر اكرم صلی اللَّه علیه و آله و سلم دو فرزند پسر از بانوی گرامی اسلام، حضرت خدیجه علیهاالسلام داشت: یكی قاسم و دیگری طاهر كه او را عبداللَّه نیز می نامیدند و این هر دو، در مكه از دنیا رفتند و پیغمبر اكرم صلی اللَّه علیه و آله و سلم فاقد فرزند پسر شد. این موضوع زبان بدخواهان قریش را گشود. كلمه ی «ابتر» را برای حضرتش انتخاب كردند. پیغمبر اكرم صلی اللَّه علیه و آله و سلم در سال هشتم هجری در مدینه از ماریه ی قبطیه، صاحب فرزند ذكور دیگری به نام ابراهیم شد، ولی اتفاقا او نیز قبل از آنكه به دو سالگی برسد چشم از دنیا پوشید و وفات او قلب پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم را آزرد.

آنها طبق سنت خود برای فرزند پسر اهمیت فوق العاده ای قائل بودند و او را تداوم بخش برنامه های پدر می شمردند. بعد از این ماجرا آنها فكر می كردند با رحلت پیغمبر اكرم صلی اللَّه علیه و آله و سلم برنامه های او به خاطر نداشتن فرزند ذكور تعطیل خواهد شد و خوشحال بودند.

سوره ی كوثر نازل شد و خداوند در این سوره به طور اعجاب


آمیزی به آنها پاسخ گفت و خبر داد كه دشمنان او ابتر خواهند بود و برنامه ی اسلام و قرآن هرگز قطع نخواهد شد. بشارتی كه در این سوره داده شد از یك سو ضربه ای بود بر امیدهای دشمنان اسلام و از سوی دیگر تسلی خاطری برای رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله و سلم بود كه بعد از شنیدن آن لقب زشت و توطئه ی دشمنان، قلب پاكش غمگین و مكدر شده بود. [1] .

كوثر یك معنی جامع و وسیع دارد و آن، خیر وسیع و فراوان است و مصادیق آن زیاد است، [2] ولی بسیاری از بزرگان علمای شیعه وجود مبارك فاطمه ی زهراء علیهاالسلام را یكی از روشنترین مصداقهای آن دانسته اند، چرا كه شأن نزول آیه می گوید: آنها پیغمبر اكرم صلی اللَّه علیه و آله و سلم را متهم می كردند كه بلاعقب است. قرآن ضمن نفی سخن آنها می گوید: «ما به تو كوثر دادیم.» از این تعبیر استفاده می شود كه این خیر كثیر، همان فاطمه ی زهرا علیهاالسلام است، زیرا نسل و ذریه ی پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم به وسیله ی همین دختر گرامی در جهان انتشار یافت، نسلی كه نه تنها فرزندان جسمانی پیامبر بودند، بلكه آیین او و تمام ارزشهای اسلام را حفظ كردند و به آیندگان ابلاغ نمودند، نه تنها امامان معصوم اهل بیت علیهم السلام كه آنها حساب مخصوص به خود دارند، بلكه هزاران نفر از فرزندان فاطمه علیهاالسلام در سراسر جهان پخش شدند كه در میان آنها علمای بزرگ، نویسندگان، فقها، محدثان، مفسران والا مقام و فرماندهان عظیم بودند كه با ایثار و فداكاری در حفظ آیین اسلام كوشیدند.

در اینجا به بحث جالبی از فخررازی برخورد می كنیم كه در ضمن تفسیرهای مختلف كوثر می گوید: «قول سوم این است كه این سوره به عنوان ردّ بر كسانی نازل شده كه عدم وجود اولاد را بر پیغمبر


اكرم صلی اللَّه علیه وآله و سلم خرده می گرفتند، بنابراین معنای سوره این است كه: خداوند به او نسلی می دهد كه در طول زمان باقی می ماند. ببین! چه تعداد از اهل بیت را شهید كردند در عین حال جهان مملو از آنهاست این در حالی است كه از بنی امیه (كه دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذكری در دنیا باقی نمانده، سپس بنگر و ببین چقدر از علمای بزرگ در میان آنهاست مانند «باقر» و «صادق» و «رضا» و «نفس زكیه» [3] و...» [4] .

كوثری كه به پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم عنایت شده است همان كثرت نسل و ذرّیه ی آن حضرت است، پس مراد از كوثر یا فقط كثرت ذریه ی آن حضرت است و یا مراد از كوثر خیر بسیار است، كه در ضمن آن كثرت نسل پیامبر نیز مورد نظر است، زیرا اگر كثرت نسل پیامبر ملحوظ نباشد، آیه ی اخیر («ان شانئك هو الابتر»، دشمن تو بی نسل خواهد ماند و او ابتر خواهد شد.) بدون فایده خواهد بود، پس آیات قبل باید پیرامون نسل پیامبر باشد، تا این سخن، را ابتر بودن دشمن پیامبر معنا دهد و بی فایده نباشد. [5] .



[1] تفسير نمونه، ج 27، ص 368 و 369.

[2] تا آنجا كه فخررازي در تفسير كوثر پانزده قول را ذكر كرده است.

[3] نفس زكيه لقبي است براي «محمد بن عبداللَّه» فرزند «امام حسن مجتبي» كه به دست «منصور دوانقي» در سال 145 هجري به شهادت رسيد.

[4] تفسير نمونه، ج 27، ص 375- 376 به نقل از تفسير فخر رازي ج 32، ص 124.

[5] ان كثره ذريه صلي اللَّه عليه و آله و سلم هي المراده وحدها بالكوثر الذي اعطيه النّبي صلي اللَّه عليه و آله و سلم او المراد بها الخير الكثير و كثره الذريه مراده في ضمن الخير الكثيرو لو لا ذلك لكان تحقيق الكلام بقوله: «ان شانئك هو الابتر» خاليا عن الفائده. الميزان في تفسير القرآن، سيد محمد حسين طباطبائي، موسسه الاعملي للمطبوعات، چاپ دوم 1394 ه.ق، ج 20، ص 370.